کنار حوصله ام بمان !
اگر تو نباشى دلم که هیچ دنیا هم تنگ میشود
اگر تو نباشى دلم که هیچ دنیا هم تنگ میشود
از تنهایی گریزی نیست
بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند
نمی خواهم کسی شال گردن اضافی اش را
دور گردن آدم برفی احساس من بیندازد
تقــویمِ امـسال هـــم..
بـا تقـــویــمِ پــارسال..
هیـــچ فــرقـی نمیـــکند..
وقتـی..
زنـــدگی..
تــا اطّـلاعِ ثــانــوی ..
تعــطــــــیل اسـت !
سلام دوستای گلم خوبید؟؟
نماز و روزه هاتون قبول باشه
بچه ها ازتون دعوت میکنم به وبلاگ زیر یه سر بزنید یه وبلاگ زیست شناسیه آخه من یه زیست شناسم
و عشق زیست.سر بزنید خوشحال میشم
biology-general.blogsky.com
نامم را پاک کردی یادم را چه میکنی؟؟
یادم را پاک کنی عشقم را چه میکنی؟؟
اصلا همه را پاک کن
هر آنچه که از من داری
از من که چیزی کم نمیشود
فقط بگو با وجدانت چه میکنی؟؟؟
نکند آن را هم پاک کرده ای؟؟؟
نه شدنی نیست....
نمیتوانی آنچه را که
نداشته ای را پاک کنی..
راه بدی را انتخاب کرده بودم برای نگه داشتنش!!!
صداقت
مهربانی
زیاد به "تو" توجه داشتن!!
و خیلی حماقت های دیگر....
این روزها هرچه خاین تر باشی
دوست داشتنی تری!!!..........
طناب
را به گردنم انداختند...
گفتند:آخرین آرزویت؟؟؟
گفتم:دیدن عشقم!!
گفتند:خسته است
تا صبح برایت طناب بافته....
گاهی میان بی رحمی هایت محبت کنی بد نیت...
نگذار روزی که جدا شدیم خجالت زده ی خاطره هایم شوی...
گفته باشم!!
من درد میکشم تو اما....
چشم هایت را ببند!!!
سخت است بدانم میبینی و بیخیالی...!
من مورچه ای را مسخره میکردم
که عاشق یک تفاله چای بود!
خودم را فراموش کردم که زمانی
عاشق آشغالی بودم که
فکر میکردم آدمه....
دیگه از ستاره ها خسته شدم
از غم سرد شبا خسته شدم
نمیتونم غمو باور کنم
آخه از هر چی غمه خسته شدم
ای خدا خسته شدی از غم ممن؟؟؟
منم از هر چی دعاست خسته شدم
همه مدعی میشن که عاشقن
چه کنم از ادعا خسته شدم
ای خدا منو ببر به آسمون
دیگه از زمینی ها خسته شدم
ترس از هیچ چیز ندارم...
وقتی یقین دارم بیشتر از من کسی
دوستت نخواهد داشت...
بیشتر از من کسی طاقت کم محلی هایت را ندارد!!!
برو...
ترس برای چه؟؟؟
وقتی میدانم یک روز تف می اندازی بر روی تمام آنهایی که
به خاطرشان مرا از دست داده ای!!!!
خداحافظ برای همیشه....
از خاطر من حال و هوایت نرود
تصویر شکسته ی نگاهت نرود
از سمت دل شکسته ام می آیی
آهسته بیا شیشه به پایت نرود
اونایی که در جواب حرفات بهت میگن "هر جور راحتی"
باید همچین جفت پا بری تو صورتشون
تا بفهمن چطوری راحتی!!1
والا به خدا...
اصن یه وضی..
سهراب تو گفتی چشم ها را باید شست
شستم ولی...
گفتی
جور دیگر باید دید
دیدم ولی ...
گفتی
زیر باران باید رفت
رفتم ولی...
او نه چشم خیس و شسته ام و نه نگاه دیگرم
هیچ کدام را ندید
فقط در زیر باران با طعنه خندید و فت:
"دیوانه ی باران زده!!!"
کاش
نجابتم را بهانه
رفتنت نمیکردی...
تا با دیدن هر هرزه ای
به خود نگویم:
اگر مثل او بودم
نمیرفت....
هیچ نبود!
آدمش کردم...
با تعریف های من شخصیت پیدا کرد..
غرورش را مدیون من است...
مغرور شد!!!
زیاد از خوبی های نداشته اش تعریف کردم باور کرد!!!
مرا کوچک دید و رفت....
دوشتن کسی که شما رو دوست نداره
مثل بغل کردن کاکتوس میمونه
هر چی محکم تر بغلش کنی بیشتر آسیب میبینی!!!!
خوش به حالشان!!!
خوش به حال اونی که
وقتی تو آغوشت میگیریش
آروم زیر گوشش میگی:
قبل تر از تو هیچ کس نبود در افکارم...