حسرت یعنی رو به رویم نشسته ایو باز خیســـــی چشمـــانم راآن دستمال خشک بی احساس پاک کندحسرت یعنی شانه هایت دوش به دوشم باشداما نتوانم از دلتنگی به آن پناه ببرمحسرت یعنی تـــو که در عین بودنتداشتنت را آرزو می کنم...