-
سلامتی همه دخترای ساده...
چهارشنبه 16 مرداد 1392 03:05
من نه موهامو بلوند میکنم ... نه پاشنه 15 سانتی پام میکنم ... نه ساعت 12 شب باهات میام بیرون ... نه میام مهمونی،نه لب به مشروب و سیگار میزنم ... نه عزیزم، من نیستم ... من موهام مشکیه ... تیپم سادست ... اخلاقم اینه ... کفشامم همه اسپرت! ساعت 9 شب هم باید خونه باشم! من اینم...!!! سلامتی همه دخترای ساده"
-
احمقانه...
چهارشنبه 16 مرداد 1392 03:04
وقتی برای مخاطب خاص مینویسم و عام آن را میخواند، بی آن که خاص واژه ای از آن دیده باشد..... در زیبایی لاله های مرداب شکی نیست اما حیف ... حیف که کنار مرداب زندگی میکند اما هر چه می کنم این دل نمی فهمد تحمل مرداب برای لاله ای که چند روز بیشتر زنده نیست احمقانه است
-
احمق بودم...
چهارشنبه 16 مرداد 1392 03:02
احمقانه دل دادم و حال باید بازی های احمقانه اش را تحمل کنم، این که دروغ نیست از ماست که بر ماست.
-
چقدر خوبه....
چهارشنبه 16 مرداد 1392 03:00
چقدر خوبه ادم یکی را دوست داشته باشه نه به خاطر اینکه نیازش رو برطرف کنه نه به خاطر اینکه کس دیگری رو نداره نه به خاطر اینکه تنهاست و نه از روی اجبار بلکه به خاطر اینکه اون شخص ارزش دوست داشتن رو داره
-
دوست دارم اما....
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:59
دارم از تــو حــرف می زنــم امــــا روحــت هم از نوشــــته هــایم خبــر نــدارد ایــــرادی نــــدارد یــاد تــو به نوشتــــه هــایم رنــگ می دهــد شــایــد دیگــری بخــــواند و آرام گیــــرد ذهــــن پریشــــانش …
-
با خیلیا
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:58
بدترین چیز اینه که با کسی نباشی ولی همه فکر کنن با خیلیایی …
-
خودمو پیدا کردم....
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:56
گور بابای اونی ک رفته..!! خیلی شیکو مجلسی میرم به استقبال اونی ک داره میاد..
-
مثل تو شدم
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:56
مـــ ــن را بـبـیـــــــن ...! هـمـچـنـــان ایستــــــــاده اَم ... آن دختــ ـری کــــه فـکــــــر مـی کــــــردی مـی شکنـــــــد بــــــی تــــــــو ... مــی شکـــــند امثالـــ ــی مثـــــــل تـــ ـــــو را
-
دردناکه اون لحظه
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:55
بـعضے وقتا شُماره یکـے تو گوشیت هست ✘ کــﮧ نمیتونے بهش زنگـ بزنے ✘ دلت ـَمـ نمیـآد پاک ـش کنــے ✘ هروقتمـ چشمت بـﮧ اِسم ـش میفتــﮧ ✘ دل ـت یـﮧ جورے میشـﮧ ღ خیلــے دردناکـِ اوטּ لحظـﮧ ... ☹
-
به بعضیا باید گفت
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:53
بایــــد بــــه بعضــــی پســــرا گفــــت : آهــــای پســــر ... حواســــت باشــــه ...! ایــــن دختــــری کــــه بــــه تــــو دل داده , خیلی هــــا در " آرزوی نیــــم نگاهــــش " هستنــــد ... لیاقــــت داشتــــه بــــاش ..............!
-
کاش
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:53
کــاش اشــکــشــو دیــده بـــودم ، مــحــال بــود ولــش کــنــم حــتــی اگــه مــیـکــشــتــنــم ... مــیــدونــیــد از کــجــا مــیــســوزم ، اون اشــک مــنــو دیـــد ولـــی ..... " لــعــنــت بــه عــشــقـــِــ یــه طــرفـــه .... "
-
میترسم
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:52
از روزی می ترسم که وقتی بهم میگه دوستت دارم یاد تو بیافتم.....
-
با تو
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:51
لیوانی شراب؛ دلیل مستی نیست با استکانی چای هم دیوانه میشوم اگر میزبانش تو باشی...!
-
این شب ها
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:50
این شـبها چــقدر دلــــم میخــواهد کســـی آرام به من بگــوید؛ بمـــیری انشااللــه و مـــــن فــریاد بزنم “آمـــــین”
-
ای کاش گفته بودی
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:49
ای کاش گفته بودی… ای کاش گفته بودی که عاشق دیگری شده ای من خودم عاشق بودم… درکت می کردم
-
یه خواهشی خدا!!!
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:48
خدایا به تو سپردمش... اما یه خواهشی ازت دارم یه روزی یه جایی بغل یه غریبه وقتی سرمسته... بدجوری یاد من بندازش
-
خر باش
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:47
برای خوشبخت بودن ، به هیچ چیز نیاز نیست جز به نفهمیدن ! پس تا می توانی خر باش تا خوش باشی.'
-
اجسان علیخانی
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:46
ﺑﻪ ﻗــﻮﻟـــ ﺍﺣــــــﺴـــــﺂﻥ ﻋـــﻠــــﯿـــــ ﺧـــــﺎﻧـــــﯽ: ... ﻫــﻤــﯿـــﺸـــﻪ ﺗﻮ ﺧـﻨﺪﯾـﺪﻥ, ﺗـﺮﺱ ﺍﯾـﻦ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻣــ ﮐﻪ ... ﻏــــــــــﻢٍ ﭘـﺸـﺖ ﺩﺭ ﺑـــﺂﺷـــﻪ ... ﭼـﻮﻥ ﺧـﯿـﻠـﯽ ﺍﻋـﺘـﻘـﺎﺩ ﺩﺍﺭﻣــ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ... ﺧـــــﻮﺷــــــﺐـــــــﺨــــــﺖـــــــﯽ ﻓـﺎﺻـﻠـﻪ ﯼ ﺑـﯿـﻦ ﺩﻭ ﺗـﺎ ﺑـــﺪ ﺑــــــــﺨــــــــــﺘـــــــــــﯿـــــــــــﻪ...
-
سخت بود...
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:46
سخت بود فراموش کردن کسی که با او همه چیز و همه کس را فراموش میکردم!
-
مرد
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:45
مرد است دیگر… گاهی تند می شود، گاهی عاشقانه می گوید… مرد است دیگر … غرورش آسمانو دلش دریاست… تو چه می دانی از بغض گلو گیر کرده یک مرد؟! تو چه می دانی که چشمانت دنیای او شده… تو چه می دانی از هق هق شبانه او که فقط خودش خبردارد و بالشش؟! مرد را فقط مرد می فهمد و مرد.....
-
این بود دنیا؟
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:44
این بود آن دنیایی که برای آمدنش به شکم مادرم لگد میزدم؟ لعنت به من!!! ارزشش را نداشت..... ببخش مادر.....
-
آخرین سیگار
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:44
او را با آخرین سیگاری که به یادش کشیدم به ته کفشم سپردم ...
-
بی خیالی ها
چهارشنبه 16 مرداد 1392 02:44
دلم دلتنگ روزهایی شده که کسی را دوست نداشتم چقدر خوب بود آن بیخیالی ه
-
دوستی
سهشنبه 15 مرداد 1392 02:32
دوستی رو از زنبور یاد نگرفتم که وقتى از گلى جدا میشه میره سراغ گل دیگه..... بلکه دوستى رو از ماهى یاد گرفتم که وقتى از آب جدا میشه می میره
-
داستان واقعی...
سهشنبه 15 مرداد 1392 02:31
یادمه چند سال پیش که دانشجو بودم ، استادها در کلاس حضور و غیاب می کردند ، بعضی ها هم برای اطمینان دو بار این کار رو می کردند ، اول و آخر کلاس ! تا مجبور باشی تا آخر سرکلاس بشینی. دوستی بود که به یکی از دخترای کلاس علاقه داشت. هر وقت استاد شروع به حضور و غیاب میکرد، و آن دختر سرکلاس حاضر بود حتی اگر نیمی از کلاس غایب...
-
بعضی وقتها
سهشنبه 15 مرداد 1392 02:28
بعضی وقتا آدم واسه موندن، فقط یه " نرو " کم داره... اما وقتی طرفت چیزی نمیگه، تو هم مجبوری بگی " گور بابات " !
-
نا رفیق
سهشنبه 15 مرداد 1392 02:24
ای نارفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم ؟ زیر پایم را زود خالی کردی… سلام پر مهرت را باور کنم ، یا پاشیدن زهر خیانتت را ؟
-
عشق پیرمرد
سهشنبه 15 مرداد 1392 02:23
پیرمردی صبح زود از خانه اش بیرون آمد پیاده رو در دست تعمیر بود به همین خاطر در خیابان شروع به راه رفتن کرد که ناگهان یک ماشین او را زیر گرفت . مرد به زمین افتاد مردم به دورش جمع شدند و او را به بیمارستان رساندند بعد از پانسمان زخمهایش ، پرستار به او گفت آماده ی عکس برداری از استخوان ها شوید ، پیرمرد به فکر فرو رفت سپس...
-
همیشه....
سهشنبه 15 مرداد 1392 02:20
همیشه دلتنگی به خاطر نبودن شخصی نیست .... گاهی به علت حضور کسی ؛ در کنارت است ، که حواسش به نگاه عاشق تو نیست ... !!!
-
از یه جایی
سهشنبه 15 مرداد 1392 02:19
ز یه جایی به بعد نه این که فایده نداشته باشه ، نه . .. ولی دیگه ارزشش رو نداره