عاشقانه ها

عناوین یادداشت‌ها

  • خیلی سخته.. یکشنبه 2 تیر 1392 13:14
    خیلی سخته... به خاطر کسی که دوسش داری همه رو از زندگیت خط بزنی بعد بفهمی خودت توی لیستی بودی که اون به خاطر یکی دیگه خطت زده...
  • خون گریه کنی... یکشنبه 2 تیر 1392 13:11
    این روزها حتی خون هم گریه کنی عمق همدردی دیگران با تو یک کلمه است: آخی!!!!!
  • تا حالا شده... یکشنبه 2 تیر 1392 13:08
    تا حالا شده.... خیلی دلتنگ صدای کسی باشی اما.... چون نمیتونی بهش زنگ بزنی,با یه شماره ناشناس باهاش تماس بگیری که...فقط.. "الو" گفتنش رو بشنوی؟!؟!؟!
  • مسئولی... یکشنبه 2 تیر 1392 13:06
    تا زنده ای... در برابر کسی که به خودت علاقه مندش کردی مسئولی!!!!
  • شریک خاطرات... جمعه 31 خرداد 1392 20:42
    بعضی وقت ها.... شریک تمام خاطراتت فقط یک شماره خاموش است....
  • ((ر))حذف شده... جمعه 31 خرداد 1392 20:38
    انگار کلمه (( ر ))اضافه است... به هر کس گفتم درکم کن دکم کرد....!!!1!1
  • تو شدن... جمعه 31 خرداد 1392 20:37
    شما گرچه واژه محترمیست ولی تو شدن لیاقت میخواهد!!!!!!
  • شک نکن... جمعه 31 خرداد 1392 20:34
    کسی که احساسات تو رو بازی میگیره و تنهات میذاره چند قدم اونورتر زیر پای کسی دیگه داره له میشه.... شک نکن....!!!!
  • دوست داشتن اجباری... جمعه 31 خرداد 1392 20:32
    حرف میزنی اما تلخ!! محبت میکنی اما سرد!!! چه اجباریست دوست داشتن من؟؟؟؟؟
  • لعنت به تو... جمعه 31 خرداد 1392 20:31
    خواستی دیگر نباشی.... آفرین,چه با اراده... لعنت به دبستانی که تو از درس هایش فقط تصمیم کبری را آموختی.... لعنت به تو...
  • هرگز نرسیدن.... جمعه 31 خرداد 1392 20:28
    وقتی دیر رسیدم و با دیگری دیدمت فهمیدم گاهی هرگز نرسیدن بهتر از دیر رسیدن است!!!!!
  • این روزها... جمعه 31 خرداد 1392 20:26
    این روزهایم به تظاهر میگذرد... تظاهر به بی خیالی به شادی به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیست... اما... چه سخت میکاهد از جانم این ((نمایش))
  • زخم های من... جمعه 31 خرداد 1392 20:23
    زخم های دستم را میبندند و میگویند:چرا با خودت چنین کردی؟؟؟ ولی افسوس کسی زخم بزرگ دلم را ندید تا بگوید چرا با تو چنین کردند؟؟؟؟
  • پیشگویی دروغین... جمعه 31 خرداد 1392 20:15
    نه.... 21 دسامبر پیشگویی دروغین بود دنیا به آخر رسید همان روزی که تو رفتی!!!!!!!
  • کاش میشد.... جمعه 31 خرداد 1392 20:14
    کاش میشد.... یه لحظه جامونو با هم عوض کنیم... شاید تو میفهمیدی چقدر بی انصافی و من میفهمیدم چرا؟؟؟؟؟؟
  • مات شدم... جمعه 31 خرداد 1392 20:11
    مات شدم... از رفتنت...هیچ میز شطرنجی هم در میان نبود این وسط فقط یک دل بود که دیگر نیست!!!!
  • خسته ام... جمعه 31 خرداد 1392 20:09
    من دیگرنه از اومدن کسی ذوق زده نمیشم,نه کسی از کنارم بره حوصله دارم نازشو بخرم که برگرده....من آدم بی احساسی نیستم!!! من بی معرفت و نامرد نیستم!!! فقط خسته ام!!!از همه چی!!!!
  • دلم گرفته... جمعه 31 خرداد 1392 20:03
    این روزها دلم گرفته..دلم گریه میخواد...دلم یه دست میخواد که بگه بلند شو... منو برا خودم بخواد نه برای هوسش... من شکست خوردم...من از کسی که دوسش داشتم رو دست خوردم...ا فقط یه دست میخواستم که برا خودم باشه....کسی که دوستم داشته باشه... آره من شکست خوردم...من نابود شدم.. اما من یه خدای بزرگی دارم که انتقام دل شکسته ی منو...
  • ....... جمعه 31 خرداد 1392 19:55
    خانم شماره بدم؟ خوشگله برسونمت؟ دیگر از این حرفها و نگاه های هرزه خسته شده بود دلش گرفته بود بغض داشت به امامزاده ی سر راهش پناه برد چادری برداشت و سر کرد و داخل شد شروع کرد به گریستن و درد و دل کردن....ناگهان به خود آمد خوابش برده بود سراسیمه بیرون آمد همه چیز فرق کرده بود دیگر از نگاه های هوس آلود خبری نبود با خود...
  • بی دلیل... جمعه 31 خرداد 1392 19:49
    مدت هاست که بی دلیل ترکم کرده ای نمیدانم دلت از من سرد شد یا که سرت جایی دیگر گرم شد.
  • گناه..... جمعه 31 خرداد 1392 19:47
    دیگر به تو فکر نمیکنم... گناه است... چشم داشتن به مال غریبه ها...!!!
  • بی تفاوتی ها... جمعه 31 خرداد 1392 19:44
    این بی تفاوتی ها...این بی خبری ها... گاهی دیدار از سر اجبار... نبودن ها... ندیدن ها... یعنی برو... گاهی چقدر خنگ میشویم!!!!!!
  • با او چگونه میگذرد... پنج‌شنبه 30 خرداد 1392 22:02
    حرفهایم...دلخوریهایم...وتمام اشکهای من...بماند برای بعد.. تنها به من بگو: با او چگونه میگذرد که با من نمیگذشت...؟!؟!
  • لاشه یک دل... پنج‌شنبه 30 خرداد 1392 22:00
    تو دور میشوی و من در همین دور میمانم...پشیمان که شدی بر نگرد . . . . . . لاشه یک دل که دیدن ندارد...
  • یه اتفاق ناخوانده.. پنج‌شنبه 30 خرداد 1392 20:01
    دست به سر میکنم ثانیه ها را.... دلم یه اتفاق نا خوانده میخواهد... کاش آن اتفاق تو باشی...
  • چند پیامک... پنج‌شنبه 30 خرداد 1392 19:58
    ۱-درد من چشمانی بود که من اشک هدیه میداد و به دگری چشمک.... 2-همه چیز عوض شده جز تو...تو از اول عوضی بودی.... 3-به بعضیا باید گفت:شما سیرابی گاوم نیستی چه برسه به جیگر ما!!!
  • قیمت نفرت... پنج‌شنبه 30 خرداد 1392 19:52
    فهمیده ام نفرت هم مثل دیگر احساسات مثل عشق قیمت دارد..... نفرت را هم نباید خرج هر کسی کرد.....
  • زن ... پنج‌شنبه 30 خرداد 1392 19:51
    زن قداست دارد..... برای کنار او بودن باید ((مرد))بود نه((نر))....
  • چه رسم تلخیست... پنج‌شنبه 30 خرداد 1392 19:48
    چه رسم تلخیست...... تو بی خبر از من و تمام من درگیر تو....
  • بی قید و شرط... پنج‌شنبه 30 خرداد 1392 19:40
    گفتی قیدت را بزنم... اما ندانستی دوست داشتن من از اول هم بی قید و شرط بود...