-
گوش کن
شنبه 15 تیر 1392 22:43
آهای پسر!گوش کن تا برات بگم..آره!!!برای تو که من دخترو آهن پرست خطاب میکنی.. آره من آهن پرستم تا زمانی که توی پسر به جای اینکه بهم بگی سلام خانم محترم میگی:"سلام بخورمت."من آهن پرستم چون تو زمانیم که زمین میخورم و میای دستم بگیری و بلندم کنی قصدت به جای کمک دادن شماره تلفنه...خفه شو نگو نه که اگه اینطور بود...
-
"ندار"
شنبه 15 تیر 1392 22:32
من ندار بودم و عروسک قصه هایم پرید... دارا که باشی سارا خودش می آید.....
-
صبر
پنجشنبه 13 تیر 1392 13:53
تا میخواهم از تو دل بکنم صبر می آید... چقدر این عطسه ها را دوست دارم.......
-
سکوت سرد...
پنجشنبه 13 تیر 1392 13:40
تا به خودم اومدم دیدم عاشقش شدم طوری که روزها به هر بهانه ای حتی موقعی که کلاس نداشتم میرفتم دانشگاه تا ببینمش... اما اون انگار از سنگ آفریده شده بود یا نمیدونم انگار کوهی از یخ بود از بی احساسی بودناش و بی توجهیاش یخ میکردم... میدونست دوسش دارم اما نمیدونم چرا به روی خودش نمیاورد؟؟؟؟ روزها میگذشت و من در تب عشقش...
-
یه کم منطقی میشی...
پنجشنبه 13 تیر 1392 13:19
روزا براش چه کارا که نمیکرد...هر جا میشست یا میرفت نگاهای سنگینش رو روی خودش حس میکرد... چه مزه ها و شوخیا و زبون هایی ریخت تا دختر بهش جواب بده و باهاش دوست بشه... روزای اول بهش میگفت بی احسلسی و به من علاقه نداری...دخترم جواب میداد نه...نه.. به خدا ایبنطور نیست من اگه بی احساس به تو بودم که باهات دوست نمیشدم .......
-
یادت
پنجشنبه 13 تیر 1392 13:08
یادت را به دست باد سپردم.... یادم تو را فراموش....
-
به سلامتی....
پنجشنبه 13 تیر 1392 13:06
پیکت را ببر بالا و بنوش.... به سلامتی فاحشه های شهرمان که جز خود کسی را نفروختن...............
-
دردناک...
پنجشنبه 13 تیر 1392 13:05
دردناکترین قسمت یه رابطه میدونی کجاست؟ اونجاشه که یه روز بفهمی "تو"فقط گزینه روز مباداش بودی.............
-
آویزه گوشت کن...
یکشنبه 9 تیر 1392 20:39
اینو آویزه گوشت کن.... با دل کسی بازی نکن... دست بالای دست بسیار است......
-
دلم...
یکشنبه 9 تیر 1392 20:37
دلم برای تو که نه... ولی برای کسی که فکر کردم تویی تنگ شده...
-
صدایم میزد...
یکشنبه 9 تیر 1392 20:36
صدایم میزد گلم! گلی بودم در باغچه دلش اما....او باغبان عاشقی نبود... گاهی سر میزد و دل میبرد;سال ها بعد دانستم که من تنها نبودم;او باغبان گل های زیادی بود!!! برای همیشه به خدا واگذارش کردم....
-
یه واقعیت
پنجشنبه 6 تیر 1392 19:20
به وحشی ترین حیوون ها هم محبت کنی جوابتو با محبت میدن.... اما بعضی آدم ها محبت که میبینن وحشی میشن....
-
چه میدانی...
پنجشنبه 6 تیر 1392 19:16
چه میدانی...؟؟؟ شاید اون که رفتنش را نامردی میخواندی... از ترس وابستگی رفته....!!!!
-
چقدر سخته...
پنجشنبه 6 تیر 1392 19:15
چقدر سخته کسی رو با تموم وجودت دوست داشته باشی اما اون ذره محبت بهت نشون نده... چقدر سخته برای عشقت هزاران کار بکنی به جای تشکر بگه:میخواستی نکنی مگه من گفتم.... چقدر سخته بی مهری دیدن از یار... چقدر سخته دستای عشقتو تو دستای یکی دیگه ببینی... چقدر سخته تو خلوتت دنبال خاطره ای باشی که تو رو به باد داده... چقدر سخته هر...
-
از ما که گذشت...
پنجشنبه 6 تیر 1392 19:07
از ما که گذشت.... اما به دیگری موقتی بودنت را گوش زد کن.... تا از همان روز اول فکری به حال جای خالیت بکند..... برای سپیده عزیزم....
-
افسوس.....
پنجشنبه 6 تیر 1392 19:03
به تو که فکر میکنم بی اختیار به حماقت خود لبخند میزنم سیاه لشگری بودم در عشق و فکر میکردم بازیگر نقش اولم.... .....افسوس....
-
زخم ها...
پنجشنبه 6 تیر 1392 19:00
زخمهایت را بپوشان.... آدم های این روزگار زیادی با نمک شده اند...
-
ازم پرسید...
پنجشنبه 6 تیر 1392 18:59
روزی ازم پرسید:منو بیشتر دو داری یا زندگیتو؟؟؟؟ خب منم راستشو گفتم..گفتم:زندگیمو... ازم نپرسید چرا؟؟؟گریه کرد و رفت اما نمیدانست خودش زندگیمه....
-
یه شعر..
پنجشنبه 6 تیر 1392 18:56
زندگی وقت کمی بود و نمیدانستیم/همه ی عمر دمی بود و نمیدانستیم/حسرت رد شدن ثانیه های کوچک/فرصت مغتنمی بود و نمیدانستیم/ تشنه لب عمر به سر رفت و به قول سهراب/آب در یک قدمی بود و نمیدانستیم....
-
از ذهن تا دهن...
سهشنبه 4 تیر 1392 14:12
از "ذهن"تا"دهن" فقط یه نقطه فاصله است.... تا ذهنت را باز نکردی... دهنت را باز نکن...
-
زن روزهای سخت زندگی....
سهشنبه 4 تیر 1392 14:10
من روزگاری زن روزهای سخت زندگی ام بودم..... نمیبخشم هرگز کسی که ته مانده انرژی و توان ادامه ی زندگی ام را به تاراج برد.....
-
به سلامتی...
سهشنبه 4 تیر 1392 14:08
به سلامتی اون پسری که گفت:اگه بمونی میشی مادر دخترم... اگه هم بری میشی اسم دخترم!!!!
-
دلم گرفته...
سهشنبه 4 تیر 1392 14:06
دلم که گرفته باشه.... با صدای دستفروش دوره گرد هم گریه میکنم.... چه برسه به مرور خاطرات با هم بودنمان....
-
نیمه شعبان مبارک....
یکشنبه 2 تیر 1392 13:41
کاش میشد هیچکس تنها نبود کاش میشد دیدنت رویا نبود باز هم گفتی که فردا میرسی کاش روز دیدنت فردا نبود.... مهدی جان میلادت مبارک
-
یادمان باشد.....
یکشنبه 2 تیر 1392 13:27
یادمان باشد... با تعریف راست یا دروغ دیگران خودمان را باد نکنیم در اینصورت گاهی کوچکترین سوزن روزگار با رسوایی هر چه تمام ما را میترکاند.....
-
بی انصاف...
یکشنبه 2 تیر 1392 13:24
بی انصاف... با کدام لالایی وجدانت را خواباندی که اینچنین بی خیال ما شدی.......................
-
بازگشتی در کار نیست...
یکشنبه 2 تیر 1392 13:22
بازگشتی در کار نیست.... یکبار که بره برای همیشه رفته است.... حتی اگر برگردد..... دیگر او نیست....
-
عذاب یعنی این...
یکشنبه 2 تیر 1392 13:20
عذاب یعنی کسی که دوسش داری بشینه کنارت.... از اون که دوسش داره تعریف کنه......
-
عشق یعنی این...
یکشنبه 2 تیر 1392 13:18
وقتی به نبود کسی که دوسش داری فکر میکنی اشکات بی اختیار میریزن...... این یعنی عشق...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 2 تیر 1392 13:16
حرفش را ساده گفت! من لایق تو نیستم!!! نمیدانم میخواست لیاقتم را به من یادآوری کند یا خیانت خودش را توجیه....