نگاه جالب یک زن به مردها

یک وقت هایی فکر میکنم مرد بودن چقدر می تواند غمگین باشد.
هیچ کس از دنیای مردانه نمی گوید.
هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند.
هیچ انجمنی با پسوند"... مردان" خاص نمی شود.
مردها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند.
این روزها همه یک بلندگو دست گرفته اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می گویند.
در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است.
یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند.
وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می شوند. حتی همان مردهایی که دوستمان داشتند ولی رفتند...
یکی از همین مردهای همیشه خسته.
از همین هایی که از 18 سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند.
مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند.
سربازی، کار، در آمد، تحصیل... همه از مردها همه توقعی دارند.
باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی... و خدا نکند یکی از این ها نباشند...

گاهی...

http://mj5.persianfun.info/img/92/5/Moments-In-Life/01.jpg

 There are moments in life when you miss someone
So much that you just want to pick them from
Your dreams and hug them for real

گاهی در زندگی دلتان به قدری برای کسی تنگ می شود
که می خواهید او را از رویاهایتان بیرون بیاورید
و آرزوهای خود در آغوش بگیرید


دلیل دیوانگی

بـــ ـــآ هَمــ ــه چیــ ــز کِــ ـــنآر آمــ ـــدَمـــ ــ....!

دَلــ ـــیــلِ ایــ ــלּ هَمِــه دیــ ـــوآنِــ ــگـ ــے ام.....

تَنـ ـــهــآ بـ ـــآوَرِ جُمــ ـــلِـه آخَـــ ـــر تُــ ــوسـتـ ـــ.....

چــ ــیزے بیـــنـ ــمآלּ نَــ ــبود.....!!!!

آپلود عکس

بغض شکن....

خدایا
بت بود ... بت شکن فرستادی ...
من اینروزها پر از بغضم ... بغض شکن هم داری؟

خاص ترین مخاطب خاص دنیا

7fcb9c57398c3e892c6fc910590d7398-425

بــا تَمــامِ مِـداد رَنـگـے های دُنیــا


به هـَـر زَبــانی کــه بـِدانــے یـا نــَــدانے


خـالــے اَز هَــر تـَشـبیـه وَ اِسـتــعاره وَ ایـــهـام


تَـنهـــا یـــک جـــُـــــمله بـَــرایـت خـواهـَـــم نــِـوشــت


دوسـتَت دارَم خـــاص تــَــریـن مـُـخـاطـَـب خــــاص دُنیــــ

شما؟؟؟

سلامتی اونی که داشت  می رفت....!

بهش گفتم:نمیتونی فراموشم کنی...!

برگشت نگاهم کرد...!

گفتم:دیدی نمیتونی فراموشم کنی...؟

گفت:...... شماا...؟!؟


فندک




فندک را روشن میکنم و آرام کنار گوش سیگار می گویم :

عصر ، عصر نامردهاست رفیق ! و یک بار دیگر برای آرامش خودم . . .

رفیق سوزی میکنم . . .

تو هم مقصری



گراهام عزیز !

تلفنی که زنگ نمی خورد که نیازی به اختراع نداشت !!
حوصله ات سر رفته بود ” چسب ِ قلب ” اختراع می کردی ؛ می چسباندیم روی این ترک های قلب ِ صاحب مرده مان و غصه ی زنگ نخوردن ِ تلفنی که اختراعش نکرده ای را نمی خوردیم !!
ساده بگویم گراهام بل عزیز ! حال ِ این روزهای مرا ، تو هم مقصری .

یا تو یا مرگ

شب عروسیه ، آخر شبه ، خیلی سرو صدا هست میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هرچی منتظرشدن برنگشته در رو هم قفل کرده . داماد سراسیمه پشت در راه میره. داره ازنگرانی و ناراحتی دیوونه میشه . مامان وبابای دختره پشت در داد میزنند : مریم دخترم در رو باز کن ، مریم جان سالمی ؟
آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو میشکنه میرن تو . مریم ناز مامان بابا مثل یک عروسک زیبا کف اتاق خوابیده لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ولی رو لباش لبخنده !
همه مات و مبهوت دارند به این صحنه نگاه می کنند . کنار دست مریم یه کاغذ هست

ادامه مطلب ...

سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟

هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان مهتاب  یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود.مهتاب 3 روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض مهتاب ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و

گفت:مهتاب جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟

مهتاب با چشمای قرمز پف کرده و با صدای گرفته گفت:عشق؟

دوباره یه نیشخند زدو گفت:عشق... ببینم خانوم معلم شما تابحال کسی رو

دیدی که بهت بگه عشق چیه؟

معلم مکث کردو جواب داد:خب نه ولی الان دارم از تو می پرسم

مهتاب گفت:بچه ها بذارید یه داستانی رو از عشق براتون تعریف کنم تا عشق رو درک کنید نه معنی شفاهیشو حفظ کنید
ادامه مطلب ...

خوش به حالــــــــــــــــت حــــــــــــوا....

خــــــــــــــــودت بــــودی و آدمـــــــــــــــــت...
وگرنـــــه
آدم تو هم هوایــــــــــــــــــــی میشـــــد!!!!!!

می خواهم بگویم...

vkojf3pg3twpatp4l5c.gif

تا حالا بهت نگفتم ولی حالا می خوام بگم بی تو میمیرم ..

می خوام بگم تو دنیای منی ..

می خوام بگم با تو بودن چه لذتی داره ..

می خوام بگم دوست دارم فقط به خاطر خودت !!

می خوام بگم شدی مجنون عشقم …

می خوام بگم هر وقت اراده کنی برات میمیرم !

می خوام بگم که می خوام دلمو فرش زیر پات کنم ..

می خوام بگم اگه یه روز نبینمت چقدر دلم برات تنگ میشه !!

می خوام بگم نبودنت برام پایان زندگیه !!

می خوام بگم به بلندی قله اورست و پهناوری اقیانوس اطلس دوست دارم …

می خوام بگم یه گوشه چشاتو به همه دنیا نمیدم …

می خوام بگم هیچ وقت طاقت هجرتو ندارم …

می خوام بگم مثل خرابه های بم خرابتم …

می خوام بگم بیشتر از عشق لیلی به مجنون عاشقتم ..

می خوام بگم هر جور که باشی دوست دارم !!

می خوام بگم غم تو رو به شادی دیگران نمیدم !!

می خوام بگم اگه حتی من رو هم دوست نداشته باشی من دوست دارم ..

می خوام بگم مثل نفسی برام اگه نباشی منم نیستم …

می خوام بگم هر شب با خیالت می خوابم !!

می خوام بگم جایگاه همیشگی تو قلب منه !!

می خوام بگم حاضرم قشنگترین لحظه هام رو با سخت ترین دقایقت عوض کنم ..

می خوام بگم لحظه ای که تو رو میبینم بهترین لحظه زندگیمه !!

می خوام بگم در حد پرستش دوست دارم

تکیه کلام





اسمـشُ از موبایلتــــ پاڪ مے شہ...

مسیجاش בیلیتــــ مے شہ...

بـہ בوستات میگے حق نـבاریـטּ جلوم اسمشــو بیاریـטּ...

بـہ خوבت تلقیــטּ مے ڪنے ...

اما..

با جاے פֿـالیش تو قلبتـــــ چیڪار مے کنے؟!!!

با ایـטּ همہ تشـابہ اسمے چیکار مے کنے؟!!!

با اهنگایے ڪـہ باهــاش گوش میکرבے چیکار مے کنے؟!!

وقتے ازت سراغشـو مے گیرטּ چیــــکار مے کنے؟!!!

وقتے تیکہ کلامشـو مے شـنوے چیکـار میـکنے؟!!!!

شب هایم



شب هایم درد دارند.

وقتے ندانم چراغ اتاق ات را.

کدام لعنتے خاموش مے کند...!

به بعضیا باید گفت

!!!... بـهـ بعضـــیام بـایـــد گفتـــــ : ...!!!

!!.. اگـــــهـ حـــس میکنــی خیلـــــــی بارتـــــهـ ..!!

!. واستـــ " گــــاری " بگــــیرم .!

خواستم بگم...


برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

خواستم بگویم به جهنم که رفتی دیدم واژه ی بهتری هم وجود دارد . . .
به همین روزهای من که رفتی . . .

رفتنت....

رفتنت...

نبودنت...

نامردیت...

هیچکدام نه اذیتم کرد

نه برایم سوال شد

فقط یه بغض داره خفم می کنه...

که چه جوری نگات کرد که منو تنها گذاشتی؟!

با دل بمان



گـفـت : בعـآ کـنے مـے آیـَב ... مـے مـآنـَב !

گـفـتـَم : آنـکہ بـآ בعـآیـے بـیـآیـَב بـہ نـفـریـنـے مـے روَב ...

פֿــواسـتـے بـیـآیـے ... פֿــواسـتـے بـِمـآنـے ...

بـآ בعـآ نـَیـآ ... بـآ בل بـیـآ ... بـآ בل بـِمـآن...

با سر رفت

عزیــزم چه زیبـا اجـــرا میکنـی ...

خط به خط تمام گفتــــه هایم را...

خواســـته هایم را...

امــــــــــا...


امـــــا ... برای دیگری

ღ گفت : پای رفتن نـدارم ، راست می گفت !!! بـــا ســر رفـــــت ღ

کسی چــه میــداند ...


کسی چــه میــداند

امــروز چنــد بار فرو ریختم ..


از دیدن کسی کــه ،


تنهــا لباسش شبیــه به " تـــــو " بــود ! 

(داستان عاشقانه) اگه یه روز ترکم کنی میمیرم . . .


دختر و پسر که زمانی همدیگرو با تمام وجود دوست داشتن بعد از پایان ملاقاتشون با هم سوار یه تاکسی شدن و آروم کنار هم نشستن . . .

 

دختر میخواست چیزی رو به پسر بگه ولی روش نمیشد !
پسر هم کاغذی رو آماده کرده بود که چیزی رو که نمیتونست به دختر بگه توش نوشته بود ؛ پسر وقتی دید داره به مقصد نزدیک میشه کاغذ رو به دختر داد ، دختر هم از این فرصت استفاده کرد و حرفشو به پسر گفت که شاید بعد از پایان حرفش پسر از ماشین پیاده بشه و دیگه اونو نبینه . . .

 

دختر قبل از این که نامه ی پسرو بخونه به اون گفت که دیگه از اون خسته شده ، دیگه عشقش رو نسبت به اون از دست داده و الان پسری پیدا شده که بهتر از اونه . . .

پسر در حالی که بغض تو گلوش بود و اشک توی چشماش جمع شده بود با ناراحتی از ماشین پیاده شد که در همین حال ماشینی به پسر زد و پسر درجا مرد . . . :(

دختر که با تمام وجود در حال گریه بود یاد کاغذی افتاد که پسر بهش داده بود ، وقتی کاغذ رو باز کرد پسر نوشته بود : “ اگه یه روز ترکم کنی میمیرم . . . ”

بی انصاف


بی انصاف!! لای انگشتانم را باید دستان تو پر میکرد... نه سیگار را !!! (:

خودت باش

خودت باش . . . ! آدم باش !
کسی هم اگر خوشش نیامد به جهنم
اینجا که مجسمه سازی نیست
......

حسین پناهی

همه چی از یاد آدم میره . . .
مگه یادش  ، که همیشه یادشه . . .
( حسین پناهی )

دو سیب

آهــی عجیــب می کشــم امــشب بـه یاد تو


خـود را صلیــب می کشــم امــشب بـه یاد تـــــو


نعنــاع و پرتغــال که هیچ اسـت رفـیـــــــــق


دارم دو ســـیب می کشــم امشب به یاد تـــــو
www_alonejavad_blogfa_com_%D8%AC%D9%85%D

کاش میشد کمی مرد

1360653367958780_large.jpg

تـاثـیـرگُـذارتـریـטּ قـانـوטּ زنـدگـے مـטּ ،
قـانـوטּ {ڪہ نـبـایـכ} بـوכ !
عـاشـقِـ ڪسـے شـכمـ ؛ ڪـہ نبـایـכ!
כستـاטּ یـخ زכه امـ ، دستـاטּ تـبـכار اویـے را طـلبـ ڪـرכ ؛ ڪـہ نـبـایـכ !
כلـمـ بـودטּ آنـے را خـواستـ ؛ ڪـہ نـبـایـכ !
اشڪـ هـایـمـ بـہ یـاכ ِ ڪسـے سـرازیـر شـכنـכ ؛ ڪـہ نـبـایـכ!
میـدانـمـ . . .ایـراכ از مـטּ بـوכ .
ڪـاش میـشـכ ایـטּ روزهـا ، ڪـمـے مــُرכ

دیدن عکس

http://naghmehsara.ir/wp-content/uploads/2012/08/naghmehsara.ir0fsc0.jpg

دیدَنــ عَکسَتـــ تَمآمِــ سَهمِــ مَنــ اَستـــ

 

اَز تــــــو...

 

آنــ رآ هَمـــ جیرهـــ بَندیـــ کَردَمـــ

 

 تـــآ مَبـــادآ

 

تَوقُعَشـــ زیـــآد شَـــوَد

 

دِلـــ رآ میگویَمـــ

 

خُبـــ دِلـــ اَستـــ دیگَــــر

 

مُمکِنـــ اَستـــ فَـــردآ خودَتـــ رآ اَز مَنـــ بِخوآهَـــد

دلتنگم

دِلتنگـم...


مِـثل مـادربُزرگِ بیـسوادے ڪه


هَـواے بَـچـه اش را ڪَرده


ولـی بَـلـد نیـسـت شُـمـاره اش را بِـگـیرد...


برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

گوسفند ها سر بریدند


تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید


دیروز همسایه ام از گرسنگی مرد



در مراسم ختمش گوسفند ها را سر بریدند…


تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

عجب روزگاریه


روزگار غریبیست....

دهقان فداکار پیر شده...

شنگول و منگول گرگ شدن....

کوکب حوصله مهمون نداره......

کبرا تصمیم گرفته دماغشو عمل کنه..

روباه و کلاغ دستشون تو یه کاسه است....

حسنک گوسفنداشو ول کرده تو یه شرکت آبدارچی شده....

آرش کمانگیر معتاد شده...

شیرین خسرو و فرهادو پیچونده بادوست پسرش رفته اسکی

رستم اسبشو فروخته موتور خریده با اسفندیار میرن کیف قاپی.

واقعا چی به سر آدما اومده...


هیچ میدونی؟؟؟

هیچ می دانی فرصتی که از آن بهره نمی گیری، 



آرزوی دیگران است؟!

خدایااااااا....






سنگینی این ثانیه ها

امانم را بریده . . .

این سختی ها می گذرند . . .

اما

از روی پل هایی که رویاهای من

به زیر آوار آنها مدفون می شوند . . .

برای نجات رویاهایم

به شوک نیاز دارم . . .

شوکی از جنس

احساس تو . . 

خدایا ...
تنها تو....

دل من

در نقاشیهایم تنهاییم را پنهان میکنم

در دلم دلتنگی ام را

در سکوتم حرفهای نگفته ام را

در لبخندم غصه ام را

دل من چه خردسال است

ساده مینگرد...

ساده می خندد

ساده می افتد ...

ساده می شکند